نتایج یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که آهنگ دم‌ها و بازدم‌های شما بر مغزتان تاثیر می‌گذارد و نفس عمیق می‌تواند به ذهن‌تان آرامش ببخشد. نوع نفس کشیدن ما با نوع نگاه و شیوه تعامل‌مان با جهان بیرون مرتبط است. این‌که در هنگامه خشم و اضطراب و تلاطم ذهن از دیرباز توصیه شده که "نفس عمیق بکشید" پشتوانه علمی دارد. گروهی از پژوهشگران به تازگی راه‌هایی برای آرامش بخشیدن به ذهن از راه ایجاد تغییراتی در نفس کشیدن یافته‌اند.

پارانایاما, یوگا و مدیتیشن, مراکز اسپا، مراکز ماساژ

این خبری بزرگ برای همه کسانی است که در پی یافتن راه‌هایی برای مقابله با استرس و احساس‌های منفی‌اند. یافته‌های این پژوهشگران به روشنی توضیح می‌دهد که چگونه نفس‌ نفس زدن ما را مضطرب‌تر و آشفته‌تر می‌کند و چرا نفس کشیدن عمیق و با طمانینه برای‌مان آرامش‌بخش است. پروفسور جک فلدمن، استاد عصب‌شناسی دانشگاه یوسی‌ال‌ای که در سال ۱۹۹۱ مرکز تنظیم ریتم نفس‌ها در مغز را کشف کرد، می‌گوید: «نفس کشیدن با تغییرات اوضاع احساسی و آستانه تحریک و هوشیاری ارتباط مستقیم دارد و همین نکته‌ای که به تازگی کشف شده می‌تواند ظرفیت‌های درمانی بالقوه برای پالایش روان داشته باشد.»

 

مرکز تنظیم ریتم نفس‌ها در مغز شامل خوشه‌ای از عصب‌هاست که به "کمپلکس پری‌بوتزینگر" مشهورند. دانشمندان با حذف این عصب‌ها از مغز موش‌های آزمایشگاهی دریافتند که ریتم نفس کشیدن آنها بی‌تغییر باقی می‌ماند، اما آنها به طور چشمگیری آرام‌تر می‌شوند. به این ترتیب دانشمندان دریافتند که مدارهای عصبی هنگام تنفس سریع یا نفس نفس زدن، موجب مضطرب و آشفته شدن انسان‌ها می‌شوند و وقتی نفس کشیدن آرام و عمیق و شمرده باشد، آرامش عمیق‌تری را هم در پی خواهد داشت. این کشف مهم، به صورت کاملا تصادفی رخ داده است.

تمرین نفس کشیدن عمیق و تمرکز بر دم و بازدم، مبنای بسیاری از شیوه‌های یوگا و مدیتیشن است. برای این‌که فرد از نظر احساسی در وضعیت آرامی قرار گیرد، معمولا تمرکز بر تنفس و تلاش برای کنار زدن افکار حاشیه‌ای کمک شایانی خواهد کرد.

 از سال ۲۰۰۹ برخی متخصصان "پارانایاما" که اساس‌اش همین تامل بر دم و بازدم و تمرین شیوه‌های گوناگون تنفس است، با همکاری درمانگران در مراکزی در برلین تلاش کرده‌اند تا از این روش‌ها برای درمان اضطراب و افسردگی در پناهجویان بهره گیرند.

پاتریشیا گربارگ، یکی از این متخصصان، می‌گوید «با تغییر الگوهای نفس کشیدن، شما می‌توانید احساسات و تفکرات و شیوه تعامل‌تان با جهان بیرون را تغییر دهید. این ابزاری بسیار قدرتمند در دست روان‌شناسان است.»